وقتى رحمت الهى براى ما پیش خواهد آمد که مواظب و مراقب خودمان باشیم؛ مراقب حرف زدنمان، مراقب اقدام کردنمان، مراقب تبلیغاتمان. این فضاى بى بند و بارى در حرف زدن، در اظهارات علیه دولت، علیه کى به خاطر اغراض، اینها چیزهائى نیست که خداى متعال از اینها بهآسانى بگذرد. آن وقت کسانى خطا میکنند، خداى متعال «و اتّقوا فتنة لا تصیبنّ الّذین ظلموا منکم خاصّة» ؛ بله اینجورى است. بعضى از ظلمها، بعضى از کارها هست که نتیجه و اثر آن دامن همه، نه فقط دامن آن ظالم را میگیرد؛ بر اثر رفتار یک عدهاى که در گفتار خودشان، در عمل خودشان، در قضاوت خودشان ظلم میکنند. باید مراقب این چیزها بود.(1) مقام معظم رهبری ۱۳۸۷/۰۸/۱۵
(علیرضا کاشی - هم حجره) آری بعضی از ظلم ها اینگونه اند.
در برخورد با دولت احمدی نژاد ، اصولگرایان را می توان به چند دسته تقسیم کرد. دسته ای که طلبکارانه و انحصارطلبانه ، به دنبال حذف احمدی نژاد بودند و عده ای که سکوت کردند و گاهاً آب را به آسیاب گروه اول ریختند و در ظلم گروه اول شریک شدند. چرا که امام صادق علیه السلام فرمود: العامِلُ بالظُلمِ والمُعینُ لَهُ والراضِی بهِ شُرَکاءُ ثَلاثَتُهُم .ستمگر و یارى دهندهاش و کسى که به ستم او راضى باشد ، هر سه در ستم شریکند . (2) و دسته ای دیگر که در حمایت از مظلوم ، له شدند.!!!
دسته اول فکر می کرد با حجمه شدید و هماهنگ خبری چندساله ، می تواند به زعم خودش احمدی نژاد را حذف و خود را بر اریکه قدرت بنشاند.
اشتباه اولشان این بود که احمدی نژاد و تفکرش را نشناخته بودند. اصولا نسبتی که احمدی نژاد بین خود و قدرت تعریف کرده بود ، خارج از ذهن حسابگر این قوم متفرق بود. احمدی نژاد در سفر استانی آخرش به اصفهان گفت که حکومت و قدرت جایی مفید است که بتواند حق مظلومی را از ظالمی بگیرد. اما آیا اصولگرایان به قدرت اینگونه می اندیشند؟
اشتباه دومشان این بود که خدا را از معادلاتشان حذف کردند. فکر کردند با روش هایی که از غرب آموخته اند ، می توانند علیه احمدی نژاد کودتا کنند و خود را تحمیل کنند اما غافل از اینکه خداوند ، در جای حق نشسته است.
روش های مورد استفاده اصولگرایان در کودتای نرم علیه احمدی نژاد ، در موارد زیادی منطبق با آموزه های انقلاب مخملی طراحی شده از جانب غرب است.
استفاده از تاکتیک هایی مثل دروغ بزرگ ، پروپاگاندای خبری ، شبیه سازی های دروغین (که ان شاءالله در فرصت مناسب به تبیین هرکدام خواهیم پرداخت) و ... از این نمونه اند.
ای کاش اصولگرای حزبی در سرمستی از احساس قدرت ، تقوای جمعی را فراموش نمی کرد و به توصیه های صریح رهبر معظم انقلاب ، جامه عمل می پوشاند.
تفسیر آیه شریفه ای که مقام معظم رهبری در بیاناتشان فرمودند ، به نقل از تقسیر المیزان ، می تواند بهترین مبیّن برای ظلمی که اصولگرایان حزبی در حق همه کردند ، باشد. لذا به همین مقدار اکتفا می شود.باشد که بدانند خداوند سخت کیفر است.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمْ خَآصَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ
و بترسید از فتنه ای که تنها ستمکارانتان را در بر نخواهد گرفت و بدانید که خدا به سختی عقوبت می کند (سوره انفال - آیه25)
[فتنهاى که دامنه آن همه را (ظالمین و غیر ظالمین) فرا مىگیرد و از آن زنهار داده شده است عبارتست از اختلاف داخلى بین امت]
" وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ" امام سجاد و امام باقر از ائمه اهل بیت (ع) و همچنین زید بن ثابت و ربیع بن انس و ابو العالیه بطورى که مجمع البیان نقل کرده آیه را" لتصیبن"- با لام و نون تاکید ثقیله- قرائت کردهاند، و بقیه قاریان آن را" لا تصیبن"- بالاى ناهیه و نون تاکید ثقیله- قرائت نمودهاند «3».
و بهر تقدیر که باشد مىخواهد همه مؤمنین را از فتنهاى که مخصوص به ستمکاران از ایشان است و مربوط به کفار و مشرکین نیست زنهار دهد، و اگر در عین اینکه مختص به ستمکاران از مؤمنین است و مع ذلک خطاب را متوجه به همه مؤمنین کرده براى این است که آثار سوء آن فتنه گریبانگیر همه مىشود.
و دلیلى که دلالت کند بر اینکه" عقاب" در جمله" وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ" مختص به عقاب دنیوى از قبیل اختلافات قومى و شیوع قتل و فساد و از میان رفتن امنیت و آسایش باشد در دست نیست، و بهمین جهت باید مقصود از فتنه هر چند مختص به بعضى از مؤمنین است فتنهاى باشد که تمامى افراد امت بایستى در صدد دفع آن برآیند، و با امر به معروف و نهى از منکر که خدا بر ایشان واجب کرده از شعلهور شدن آتش آن جلوگیرى بعمل آورند.
و بنا بر این، برگشت معناى آیه به تحذیر تمامى مسلمانان از سهلانگارى در امر اختلافات داخلى خواهد بود، چون این گونه اختلافات آنان را به تفرقه و اختلاف کلمه تهدید نموده و باعث مىشود که وحدت مسلمین به تشتت و چند دستگى مبدل شود، و معلوم است که در این صورت هر دسته که غالب شود زمام را به دست مىگیرد، و نیز معلوم است که این غلبه، غلبه فساد است نه غلبه کلمه حق و دین حنیف که خداوند تمامى مسلمانان را در آن شریک کرده.
پس گو اینکه فتنه مختص به یک دسته است یعنى مختص به ستمکاران، و لیکن اثر سوء آن دامنگیر همه شده، و در اثر اختلاف همه دچار ذلت و مسکنت و هر بلا و تلخکامى دیگرى مىشوند، و همه در پیشگاه خداى تعالى مسئول مىگردند و خدا شدید العقاب است.
گر چه خداى تعالى این فتنه را به اسم و رسم معرفى نکرده و آن را بطور مهمل ذکر فرموده و لیکن جمله بعدى که مىفرماید:" لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً" و همچنین جمله" وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ" همانطورى که گفتیم آن را تا اندازهاى توضیح داده و مىرساند که" فتنه" عبارت از این است که بعضى از امت با بعضى دیگر اختلاف مىکنند در امرى که تمامى امت حقیقت امر را مىفهمند که کدام است، و لیکن یک دسته از قبول آن سرپیچى نموده، و آگاهانه به ظلم و منکر اقدام مىکنند، آن دسته دیگر هم که حقیقت امر را قبول کردهاند آنان را نهى از منکر نمىکنند و در نتیجه آثار سوئش دامنگیر همه امت مىشود.
و بطور مسلم همه ظلمها اینطور نیستند، و مقصود، ارتکاب تمامى انحاء ظلم هم نیست، چون همه ظلمها چنین اثر سویى ندارند. و از اینکه خداوند همه امت را از آن زنهار داده معلوم مىشود که منظور آن ظلمى است که اثر سوئش عمومى باشد، و چنین ظلمى ناچار باید از قبیل بر هم زدن حکومت حقه اسلامى و زمام آن را به ناحق به دست گرفتن و یا پایمال کردن احکام قطعى از کتاب و سنت که راجع به حکومت حقه است باشد.
و هر چه باشد در فتنههاى واقع شده در صدر اسلام نمونهاش دیده مىشود، بطورى که آیه شریفه کاملا و بطور وضوح بر آن فتنهها منطبق مىگردد، چون فتنههاى مزبور وحدت دینى اسلام را منهدم نموده و با ایجاد تفرقه قدرت و شوکت اسلام را در هم شکست، و خونهایى به ناحق ریخت و باعث اسارت و غارت و هتک نوامیس و حرمتها گردید و کتاب و سنت متروک شد، هم چنان که خود قرآن از زبان پیغمبرش حکایت نموده که گفت:" یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً" «4».
و از جمله مفاسد شوم این فتنه این است که امت اسلام حتى بعد از آنکه به اشتباهات و اعمال زشت خود تنبه پیدا کند نمىتواند از آن عذاب دردناکى که این فتنه به بار آورده خود را نجات دهد، آرى" کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ" «5».
یکى از مفسرین هم به این معنا که ما براى آیه کردیم تفطن یافته و گفته است که آیه شریفه امت اسلام را به فتنهاى تهدید کرده که وحدت کلمهشان را بر هم زده و دچار تفرقه و پراکندگیشان مىکند، و اگر از آن فتنه پرهیز نکنند دچار عذاب شدیدى مىشوند، ولى این مفسر زحمت زیادى به خود داده تا بلکه عذاب مزبور را به عذاب دنیوى توجیه نموده و اطلاق آیه را تقیید کند و لیکن" أَنَّى لَهُمُ التَّناوُشُ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ- کجا مىتواند با این تمحلات و توجیهات دور، اطلاق آیه را مقید سازد".
[معناى آیه شریفه:" وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً" بنا بر قرائت مشهور و بنا بر قرائت" لتصیبن"]
(2) الکافی : 2 / 333 / 16 منتخب میزان الحکمة : 350
(3) مجمع البیان ج 3 ص 127 جزء 9 ط بیروت.
(4) پروردگارا همانا قومم این قرآن را متروک گذاشتند. سوره فرقان آیه 30
(5) هر گاه خواهند از دوزخ بدر آیند و از غم و اندوه آن نجات یابند باز فرشتگان عذاب، آنان را به دوزخ برگردانند و گویند باز باید عذاب آتش سوزان را بچشید. سوره حج آیه 22